کتاب مصور حاضر، داستاني تخيلي براي گروه سني (ب) و (ج) است که با زباني ساده و روان نگاشته شده است. در داستان ميخوانيم: «آخر، او «فليکس»، خرگوش عروسکي مورد علاقهاش را سوار بالون دست ساز خودش کرده و به هوا فرستاده است. اما يک دفعه، نخ بالون به طور اتفاقي از دستش در رفته و فليکس به آسمان رفته و گم شده است. «سوفي» و بابا هرچه گشتهاند نتوانستهاند «فليکس» را پيدا کنند. اما خوشبختانه، چند روز بعد، نامهاي از «فليکس» ميرسد و خيال «سوفي» راحت ميشود که بلايي سر خرگوش کوچولو نيامده است».