راوي رمان حاضر، دختر سياهپوست و سيزده سالهاي به نام «ماتيلدا» است. ماتيلدا به همراه مادر فداكار خود در جزيرة «بوديد» زندگي ميكند. او پابرهنه در جزيره ميگردد و در زندگي خود كسي را جز چند سفيدپوست نديده است. آقاي «گريسچن واتس» ملقّب به «چپول»، تنها سفيدپوستي است كه در آن جزيره به همراه همسر سياهپوستش «گريس» زندگي ميكند. آقاي واتس با خواندن كتاب «آرزوهاي بزرگ» اثر «چارلز ديكنز»، بچّههاي جزيره از جمله ماتيلدا را با «پيپ»، شخص اوّل داستان و ماجراهاي او آشنا كرده و دنياي جديدي به روي بچّهها ميگشايد. ماتيلدا تحت تأثير داستان پيپ قرار ميگيرد. در اين ميان، سرخپوستان مهاجم به آنها حمله ميكنند و مادر، براي حفظ جان دخترش قرباني ميشود. آقاي واتس كشته ميشود و ماتيلدا تنها ميماند. او، با تأثيرگرفتن از گفتههاي واتس، تلاش خود را براي زنده ماندن و شرافتمندانه زندگي كردن آغاز ميكند.