در اين اثر از منظري فيزيكي و رياضي به بيان علل كوچك شدن اجسام بر اثر دور شدن پرداخته شده و ديدگاههاي مختلف در اين زمينه بررسي گرديده است. نويسنده نخست نظريه خويش در اين زمينه را مطرح كرده و آنگاه به نقد نظريات ديگر در اين رابطه پرداخته است. وي نوع نگاه به يك جسم از زواياي گوناگون و وجود مانع بين ناظر و آن شي را از لحاظ فيزيكي مورد تفسير قرار داده و تحليلي از افق ديد نسبت به اشياي دوردست و رابطه بين مانع ديد با شي مورد نظر ارايه نموده است. در ادامه ايشان به بررسي فرق ميان كوچكي حقيقي و نسبي اجسام پرداخته و قرب و بعد اجسام نسبت به يكديگر را نسبي دانسته و افق طولي و عرضي نگريستن به آنها را متفاوت ارزيابي نموده و تحليلي فيزيكي از نگاه كردن به اشياي دوردست از طريق يك سوراخ كوچك ارايه نموده است.