در اين كتاب، نمايش‌نامه‌اي روسي كه در چهار پرده و با حضور سي و سه شخصيت قابل اجراست، درج شده است. هدف از تدوين اين نمايشنامه، نشان دادن شرايط زندگي و فكري اشراف روسية تزاري و بيان ديدگاه‌هاي كوته‌فكرانه و فاسد آن‌ها است. در اين نمايشنامه، مخاطب با خانواده‌اي اشرافي و خرافي رو به روست كه به احضار روح و مسائلي از اين دست علاقة وافري داشته و از احوال رعاياي خود كاملاً غافل هستند. «لئونيد فيودوريچ»، پدر خانواده كه سال گذشته و عده‌اي دربارة واگذاري ملكي به روستائيان، اكنون با درخواست آن‌ها مبني بر خريد ملك به قيمت پيشنهادي مواجه شده امّا حاضر به وفاي عهد نيست. روستائيان كه از راه بسيار دوري به منزل ارباب آمده‌اند، مستأصل و پريشان بر جاي مانده و قادر به تصميم‌گيري نيستند. در همين هنگام، دختركي از خدمة منزل به ياري‌شان آمده و با استفاده از جلسة احضار روح و همكاري شخصي ديگر از خدمه، نامة واگذاري ملك را به امضاي «لئونيد فيودورويج» مي‌رساند. روستائيان كه به آرزوي ديرينة خود رسيده‌اند، با شادماني و سپاس بسيار از دخترك به سوي خانه و كاشانة خود باز مي‌گردند.