پيام اصلي كتاب حاضر اين است كه در ذهن و انديشة فرانسويان تا قرن هجدهم و در طول اين قرن، تصوير دو گانهاي از ايران وجود دارد كه مبتني بر دريافتي كلّي، افسانهاي، تاريخي، مذهبي و گاه عيني است و فيلسوفان اين قرن تلاش ميكنند تا به اين تصوير، بعد علمي و فلسفي بدهند و به خصوص ابعاد منفي اين تصوير را كه ريشه در افكار خصمانة قومي (ترك و عرب) و تعصّبات قرون وسطايي مذهبي (مبلّغان كاتوليك) دارد، از انديشة فرانسويان بزدايد و با روش علمي و مستند و تحليل فلسفي، براي ارتقاي سطح دانش و فرهنگ فرانسوي و جهاني، به ترويج ابعاد مثبت فرهنگ و تمدّن بر عظمت ايران اسلامي بپردازد. مؤلّف به شرح روايات و افسانه و واقعياتي پرداخته كه مربوط به دو چهره مثبت و منفي ايران در آغاز اين قرن است؛ توصيفي كه باعث جذّابيت و دلفريبي ايران از يك سو و ايجاد رعب و وحشت از سوي ديگر ميشود.