نگارنده در کتاب حاضر، به بررسي پيامدهاي فلسفي در عصر ارتباطات ميپردازد. در واقع فصلهاي اين کتاب بازتابي از پيشرفت ديجيتال به واقعيت مجازي است. چند فصل نخست کتاب، نشانگر دگرگوني هستي شناسانه است، از اين نظر که چگونه فعاليتهاي روزانة ما بر کامپيوترهاي ديجيتال، به خواندن و جستوجوي اطلاعات ما شکل ميبخشد. زيادي متنها و چکيدهسازها؛ پستهاي الکترونيکي و جستوجو در بانک دادهها و همچنين، معرفي شکل ديگري از سوادآموزي، از ديگر مباحث اين کتاب هستند. نگارنده در تحليلهاي خود کوشش کرده است تا نشان دهد که دنياي نمادي و ديجيتالي چه قوتها و ضعفهايي را به همراه دارد، از اين رو در هر فصل پيشنهاديي را ارائه کرده است مبني بر اينکه، چگونه ميتوان جنبههاي مثبت واقعيت مجازي را حفظ کرد و فناورياي را که واقعيت موجود را تغيير ميدهد، متعادل ساخت.