اين کتاب، دربردارندة دهها داستان طنز کوتاه است که از آن ميان ميتوان به فرهنگ شنا؛ فرهنگ طنزپردازي؛ ارتباط بنزين و ادبيات؛ کارت هوشمند جاي...؛ حکايت آواي فاخته؛ شجاعان يا خواجه سرايان عصر قاجاريه و هواي دندانها را داشته باشيد، را نام برد. در ذيل عنوان «فرهنگ شنا» ميخوانيم: «ما مردم با فرهنگي هستيم، به ويژه در زمينة شنا، تا آبي، رودخانهاي، درياچهاي ميبينيم، جلدي ميپريم تو! دست ميزنيم، پا ميزنيم، غوص ميخوريم و تمام. بعد از غرق شدن، تازه ميفهميم اي دل غافل! ما اصلاً شنا بلد نبودهايم. پس چرا پريديم اون تو؟»