كتاب حاضر به تحليل نظريههاي مرتبط با نقد جامعهشناختي ميپردازد و تحول اين نقد را از قرن نوزدهم تا به امروز، در كشور فرانسه، بررسي ميكند. كتاب پنج فصل دارد كه در فصل اول به تحول جامعهشناسي در ادبيات از قرن نوزدهم به بعد تا نقد جامعهشناختي دهة 1960 ميپردازد و همچنين تأثير نظريههاي ماركس و لوكاچ را در افكار «لوسي ين گولد من» بررسي ميكند. در فصل دوم اصول خوانش متن با رويكرد جامعهشناختي و نحوة كاربرد اين نقد در متن مدنظر است. فصل سوم اختصاص دارد به آنچه گولد من در كتاب «خداي پنهان» در مورد پاسكال و ديدگاه متأثر از ژانسهنيسم پاسكال مطرح ميكند. فصل چهارم اختصاص دارد به كتاب «دربارة جامعهشناسي رمان» اثر گولدمن و تحولاتي كه در نوشتهها و رويكرد او به كتاب خداي پنهان شاهدش هستيم، و فصل پنجم به بررسي نقد جامعهشناختي متأثر از گولدمن و دوام اين رويكرد در دنياي نقد ميپردازد و اشارههايي نيز به برخي نوآوريها در اين رويكرد دارد.