مهمترين كاربرد سيستمهاي استنباط فازي در پژوهش اجتماعي اين است كه اين سيستمها امكان تحليل كمي و دقيق دادههاي كيفي و غيردقيق را با استفاده از اصول حاكم بر مجموعههاي فازي به نحوي فراهم ميآورند كه ميتوان با ياري گرفتن از آنها عمق پژوهشهاي كيفي را با دقت پژوهشهاي كمي به يكديگر پيوند زد. بدون ترديد، چنين امكاني براي پژوهشگران اجتماعي مجذوبكننده است. تلاش نويسنده در تدوين كتاب حاضر بر آن بوده است تا ضمن پرداختن به برخي از بنيانهاي نظري به كارگيري سيستمهاي استنباط فازي در تحليل پديدههاي اجتماعي، تحقيق و روششناسي به مخاطبان امكان بهرهمندي از مطالب را با سهولت بيشتري ارائه بدهد. كتاب در هشت فصل با اين مباحث شكل گرفته است: تحليل مجموعهاي و تحليل همبستگي؛ كاربردهاي منطق فازي در پژوهش اجتماعي؛ مباني مجموعههاي كلاسيك و فازي؛ توابع عضويت؛ مراحل ساخت يك سيستم استنباط فازي؛ فرآيند استنباط فازي؛ شبيهسازي دادهها و سيستم فازي ـ عصبي تطبيقي.