در پژوهش حاضر که به شيوة راهبردي ـ کاربردي صورت گرفته است و به نقد و ارزيابي گفتمانهاي سياسي و اجتماعي مطرح در جمهوري اسلامي ايران اختصاص دارد، پژوهشگر با برابري دو گفتمان اصلاحطلبي و اصول گرايي عدالت خواه، کوشيده است با تبيين، ارزيابي و مقايسة آنها، دلايل محوري و فرعي هر گفتمان را باز شناسد و با ارجاع به کردارهاي گفتماني و غيرگفتماني هر يک، به آسيبشناسي اين نظامهاي معنايي و گفتماني بپردازد و راهکارهايي را براي حل مشکلات و گرهگشايي نظام اسلامي با توجه به ديدگاههاي دولتمردان و کارگزاران نظام با رويکرد تحليلي ـ مقايسهاي ارائه کند.