ظهور و افول نادرشاه افشار، يكي از پرتب و تابترين دوران تاريخ ايران در قرن هجدهم پس از سقوط صفويه و فتح اصفهان به وسيلة افغانها است. او از هجده سالگي وارد زد و خوردهاي نظامي گرديد، در حالي كه از هيچ مقام رسمي برخوردار نبود. در طي دو دهة بعدي و در حالي كه هنوز به چهل سالگي نرسيده بود، توانست نه تنها افغانها را شكست داده و از ايران بيرون براند، بلكه تمامي مناطقي را كه در نتيجة سقوط صفويه، حالت خودمختاري و بعضاً تمرّد و جدا شدن از ايران را پيدا كرده بودند، مجدداً تحت انقياد ايران در آورد. نادر به معناي واقعي كلمه داراي نبوغ نظامي فوقالعادهاي بود. او نه تنها به روسها و عثمانيها شكستهاي سنگيني وارد ساخت و توانست بخشهايي از قفقاز، ماوراي قفقاز و مناطق غرب ايران را كه روسها و عثمانيها متصرّف شده بودند را از آنان بازپس بگيرد، بلكه با تحميل شكست سنگين بر نيروهاي هند در سال 1739 وارد دهلي پايتخت آن سرزمين شد. كتاب حاضر به وقايعي كه در ايران در عصر نادر رخ داد، تأليف «مايكل اكسورني» ـ محقّق رشتة تاريخ در دانشگاه كمبريج انگلستان ـ و ترجمة «سيدامير نياكوبي» و «صادق زيباكلام» اختصاص دارد.