در پژوهش حاضر در تحليلي ساختارگرايانه، به تشريح شکلگيري عقلانيت کلاسيک عرب پرداخته شده است. از اين رو نگارنده، پس از توضيح کوتاهي دربارة اصطلاح عقل عربي ـ منظور همان انديشة عربي است ـ به بيان تفکيک دو مفهوم عقل از نظر «لالاند»، فيلسوف فرانسوي ميپردازد: «عقل برسازنده» و «عقل برساخته». لالاند عقل برسازنده را فعاليت ذهني ميداند که عقل در هر استدلال، آنها را انجام ميدهد تا به مدد آنها پارهاي از اصول و قواعد کلي را استخراج کند، اما عقل برخاسته، مجموعة ثابت و يکساني است، که از دورهاي تاريخي تا دورهاي ديگر و گاه شخصي به شخص ديگر متفاوت است. نگارنده در ادامه مفهوم عقل را نزد اعراب، يونانيان و اروپائيان مقايسه کرده است. به اعتقاد وي عقل عربي در پيوند با رفتار و اخلاق است و در درون نظام ارزشي اشياي پيرامون مينگرد، در حالي که در فرهنگ يوناني و اروپايي مترادف با فهم اسباب و علل است.