دانش اقتصادي که ريشه در تاريخ اديان ابراهيمي دارد، از نيمة دوم قرن بيستم، مورد توجه جدّي صاحبنظران اقتصادي مسلمان، مسيحي و يهودي قرار گرفته است. دغدغة اصلي آنها شناسايي و درک اقتصاد مطلوب و مورد نظر دينشان بوده است. در کتاب حاضر، با مقايسة ديدگاههاي اقتصادي اسلام و مسيحيت از منظر صاحبنظران اقتصادي مسلمان و مسيحي، سعي بر آن است تا ديدگاههاي اقتصادي مشابه و مشترک ميان مسيحيت و اسلام، جهت دستيابي به درک عميقتري نسبت به اقتصاد ديني و مشخصات آن ارائه شود. نگارنده معتقد است که: اقتصاد ديني فصل مشترک اقتصادِ اسلامي، مسيحي و يهودي است و کمال اقتصاد ديني در قالب اقتصاد اسلامي، تجلي مييابد.