مغز آدمي به صورت آينه‌اي بازنمايي شده است و داراي دو نميكره است. اين دو با وجود هم‌ساني‌هاي زياد، از لحاظ عملكرد با هم متفاوت هستند، اما يكي از نيمكره‌ها در يك كاركرد مفروض بر ديگري مسلط است كه به اين وضعيت جانبي شدن مي‌گويند. كتاب حاضر ترجمة سه فصل مربوط به جانبي شدن است كه از كتاب مرجع «مباني نوروسايكولوژي انساني» اقتباس شده است كه توسط روان‌شناسان برجسته از دانشگاه‌هاي معتبر جهان تدريس مي‌شود. نويسنده در فصل نخست با عنوان «عدم تقارن مغزي» به بحث عدم تقارن تشريحي مي‌پردازد. در فصل دوم نيز اثرات سه عامل دست برتري، جنسيت محيط بر جانبي شدن و سازمان‌بندي مغزي بررسي شده است. فصل آخر با ديدي باليني به بررسي تاثير قطع ارتباط‌هاي مغزي بر فرايندهاي روان‌شناختي اختصاص دارد.