کتاب حاضر، برگردان بخش دوم کتابي تحت عنوان «جامعهشناسي نظامي»، اثر «تئودور کاپلو» و «پاسکال و نسن» است. بخش دوم اين کتاب به جامعهشناسي جنگ ميپردازد. جنگ از ديدگاه جامعهشناسي همانند تعارض اجتماعي ميان سازمانهايي ظاهر ميشود که نيروي نظامي تربيت شده و گروههاي منضبط و مجهز به سلاحهاي کشتار دارند. از ديدگاه جامعهشناسي، هيجانها نقش مهمي در بروز جنگ بازي ميکنند. افرادي که در اين نوع تعارض اجتماعي درگير هستند، نه تنها ميتوانند دستخوش وحشت، تعصب، نفرت و اندوه شوند، بلکه به ندرت ميتوانند بيتفاوت باقي بمانند. در اين کتاب، علم سياست نيز به تحليل جامعهشناسي جنگ ياري ميرساند، بيشک، بدون طرح و پاسخ دادن به پرسشهايي درباره منطقهاي خاص در سازمانهاي نظامي، تأثير و نفوذ فرماندهان، کيفيت سيستمهاي تسليحاتي و... نميتوان جنگ و فلسفة امنيت و ديپلماسي را متوجه شد و بر عکس بدون پرسشهايي دربارة مأموريتها، شکلهايي نوين تعارض و تغيير تهديدها که در آغاز سدة 21 مطرح ميشوند، نميتوان جامعه نظامي را مورد مطالعه قرار داد. لذا پاسخ به اين پرسشها در تفسير جامعهشناسي جنگ نيز مؤثر است.