«رايش سوم»، يعني «آدولف هيتلر» در ۲۸ ژانوية 1933، زماني كه «فيلد مارشال فن هيندنبورك» رئيسجمهوري وايمار، «اشلايشر» زمامدار آلمان را ناگهان از كار بركنار كرد، به وجود آمد. آدولف هيتلر رهبر ناسيونال سوسياليستها، پيشواي بزرگترين حزب سياسي آلمان، تصميم گرفته بود تا جمهوري دموكراتيك «رايش دوم» را نابود سازد. با آنكه هيتلر لاف ميزد هزار سال خواهد زيست، اغلب نازيها او را با عنوان «رايش هزار ساله» ياد ميكردند، دوازده سال بيشتر حكومت نكرد. هيتلر با حكومت استبدادي و خشونتآميز خود توانست مردم آلمان را به قلههاي قدرت برساند و زماني از اقيانوس اطلس تا ولگا، از دماغة شمال تا درياي مديترانه را به زير سلطة خود كشيده و آنان را ارباب اروپا سازد. اما هيتلر با به راه انداختن جنگ جهاني دوم، مردم آلمان را به اعماق ويراني فرو برد. جنگي كه در طي آن حكومت وحشت، بر ملتهاي مغلوب مسلط شد. جنگي كه از لحاظ كشتار حيات و روح انساني از همة ظلمهاي وحشيانة عصرها و دورانهاي گذشته پيشي گرفت. هيتلر به سال 1945 حكومت خود را شكست خورده يافت.
در جلد نخست «ظهور و سقوط رايش سوم»، ضمن يبان سرگذشت نامهاي از دوران زندگي آدولف هيتلر، نحوة شكلگيري حزب نازي و حكومت هيتلر با عنوان رايش سوم شرح داده شده است. اتفاقات بررسي شده در اين مجلد تا سقوط لهستان و فتح دانمارك و نروژ به دست هيتلر بوده است.
در جلد دوم از مجموعة حاضر، آلمان نازي و جناياتي را كه آلمانيها، بر ضد جسم و روان آدمي و عليه همسايگان خود و بر ضد يهوديان اروپا مرتكب شدند، مورد بحث و بررسي قرار ميگيرد و در آن انهدام كامل، و تمامي اسرار حكومت هيتلر براساس سند برملا ميشود. برخي از موضوعات كتاب از اين قرار است: فيروزي در غروب؛ تهاجم نافرجام به بريتانيا؛ نوبت روسيه؛ حملة عظيم ارتش آلمان به مسكو؛ نوبت آمريكا؛ واپسين حملات بزرگ آلمان در جنگ؛ تاراج اروپا به دست نازيان؛ سقوط موسوليني؛ حملة متفقين به اروپاي غربي و كوشش براي كشتن هيتلر؛ فتح آلمان و واپسين روزهاي رايش سوم.