«پاريس»، شاهزادة اهل تروي، هلن زيباترين بانوي جهان را از شوهرش مِنِلِس، پادشاه اسپارت، دزديده است. يونانيان به فرماندهي آگاممنون، پادشاه قدرتمند، ستمگر و حريص خود، براي باز گرداندن هلن، به جنگ آمدهاند. اما پاريس حاضر به پس دادن هلن نيست. يونانيان نه سال تروي را محاصره كردند، اما نتوانستند از دروازههايش عبور كنند. هر دو طرف جنگ، قهرمان مخصوص و معروف خود را دارند. يونانيان آشيل را دارند؛ جنگجويي خشن و تندخو كه پدر او انسان و مادرش ايزد، بانوي دريا است و قهرمان تروييها نيز شاهزاده هكتور، جنگجويي بزرگ و نسبت به آشيل بسيار بخشنده است. يونانيان با نقشهاي هوشمندانه به كمك قهرمان خود آمادة بزرگترين نبرد ـ نبرد مرگ و زندگي ـ ميشوند.