شوش در زمرة محوطههاي نادر و منحصر به فرد باستاني است كه مطالعات و كاوشهاي آن از نيمة دوم قرن نوزدهم ميلادي تا عصر حاضر تداوم داشته و دربارهاش بسيار گفته و نوشتهاند. اهميت شوش در انباشت لايههاي فرهنگي و تمدني، به عنوان يك مركز سكونتي، حكومتي و آييني است كه هزاران سال استمرار داشته است. لايهنگاري باستانشناسان فرانسوي در بلندترين نقطة تپة آكروپل دستكم 28 لاية فرهنگي را مشخص ساخت و اين در حالي است كه چند لاية فوقاني اين تپه به مرور زمان از بين رفته است. مخاطبان كتاب حاضر در اصل خوانندگان فرانسوي، به ويژه پژوهشگران و دانشجويان تاريخ هنر مشرقزمين باستان در مدرسة «لوور» هستند. نگارنده كه سالها موزهدار ارشد بخش تحقيقات شرقي و استاد مدرسة لوور بوده، گويي كتاب را بر اساس دروس مربوط به عيلام و شوش تنظيم كرده است. وي در مقدمه و فصل نخست كتاب دربارة كوششهاي سرسختانة نخستين كاوشگران شوش در كشف و حمل يافته مينويسد. فصل دوم شامل بهترين تحليلهاي باستانشناسي از چگونگي پيدايش كهنترين فرهنگها در خوزستان و شوش است. دو فصل بعدي از پيچيدهترين بخشهاي كتاب است كه شرح و تفسير ادوار اوروك و آغاز عيلامي در شوش را دربرميگيرد. فصلهاي پنجم تا هشتم كتاب، به مطالعة تكامل تاريخ و هنر عيلامي از هزارة سوم تا نيمههاي هزارة اول قبل از ميلاد و سرانجام فروپاشي پادشاهي عيلام نو اختصاص يافته است. فصل نهم كتاب، اختصاص به شوش در عصر استيلاي پارسها و هخامنشيان دارد و فصل آخر نيز شرح افول تدريجي شهر كهن عيلامي در ادوار سلوكي، اشكاني و ساساني است.