در يك مدرسة ابتدايي اعلام نشدن پيشبرنامة امتحانات از سوي «فروفينو» ـ مدير مدرسه ـ اعتراض دانشآموزان مدرسه به خصوص پاية پنجم را برميانگيزد. دانشآموزان در اعتراضهاي متوالي سرانجام تصميم ميگيرند تا با يكديگر متحد شده و مدرسه را تعطيل كنند و به كنار رودخانه براي برگزاري مسابقة فوتبال بروند. اما در همان حال درگيري شديدي بين بچههاي پايههاي مختلف درميگيرد و همين دودستگي باعث نافرجام ماندن اعتراضهاي آنان ميشود. اين مجموعه حاوي داستانهاي ترجمه شده از زبان اسپانيايي است كه داستان ياد شده با عنوان «سردستهها» يكي از آنهاست. عناوين ديگر داستانها عبارت است از: كرجي؛ برادر كوچك؛ يكشنبه؛ ملاقاتي؛ و پدربزرگ.