نگارنده در اين كتاب گفتوگويي را با «بهرام بيضايي»، كارگردان مطرح سينماي ايران، ترتيب داده است. در اين گفتوگو، بيضايي نخست به بازگويي اتفاقات دوران كودكي و جواني خود ميپردازد و سپس به سوالاتي دربارة كشف سينما و انديشههاي وي در ارتباط با سينما پاسخ ميدهد. او در اين بخش از گفتوگو اشاره ميكند كه به اسطورهها علاقهمند است، چرا كه با اسطورهها ميتوان افكار و ترسهاي مردم را نشان داد و از اسطوره ميشود به عنوان ابزاري براي شناخت روانشناسي دستهجمعي مردم بهره گرفت. در ادامه گفتوگو، از نگاه بيضايي به مردم در فيلمهايش سخن به ميان ميآيد. فيلم كلاغ، سفر، مرگ يزگرد، ليلا، رگبار، باشو غريبة كوچك، اشغال، چريكة تارا در اين قسمت از گفتوگو مد نظر گفتوگوگر بوده است. سپس گفتوگوگر، گفتوگو را به آغاز نويسندگي و فيلمسازي بيضايي كشانده و نقش زن را در آثار بيضايي به ويژه در فيلم مير كفنپوش، رگبار، مسافران، غريبه و مه و شب سمور، به چالش ميكشاند. در پايان نيز دو فيلم مسافران و سگكشي، مورد تحليل بيضايي و گفتوگوگر قرار ميگيرد. همچنين در كتاب تصاويري از دوران فعاليت هنري بيضايي به تصوير كشيده شده است.