مجموعة حاضر، شامل شعرهايي در قالب نو است. منظومة سوم شاعر، قايقسواري از تهران، ادامه و مكمل 2 منظومة قبلي شاعر يعني «خانم زمان» و «خاك» است. در اين منظومهها كه محدود به شهر تهران است، شاعر از شهر با زباني شاعرانه، فيلمي به نمايش ميگذارد. شاعر در اين مجموعه، بر مرگ مسافراني كه در سفينة زندگي با او بودهاند، بارانوار ميگريد. او اميدوار است و آدميان را به اميد و عشق فرا ميخواند و مژده ميدهد كه همهساله بهار ميآيد. شطهپري؛ گاو سبز؛ آفتابپرست؛ ماهور جوان؛ قايقسواري در تهران؛ تبرك مرد كور؛ مزاحم؛ عاشق زن ساعت؛ لذت ساختن لابيرنت؛ خيالبنديها؛ و خزرستان پارهاي از عنوانهاي سرودههاي اين مجموعه است. لازم به ذكر است كه در قسمت مقدمه، دربارة سبك و نحوة سرايش شعر شاعر بحث شده است.