مباحث فلسفة اخلاق در يونان باستان در ذيل موضوعاتي چون خير و فضيلت مورد توجه بوده است. در دورة مياني تاريخ فلسفه، يعني در دورة فرهنگ و تمدن اسلامي، زمينهها و بسترهاي بالقوه يا بالفعل مباحث بنيادي و ريشهاي در اخلاق را ميتوان مشاهده كرد. نخستين منبع حوزة بحث از مباحث نظري اخلاق، به كلام اختصاص دارد و جرقههاي آغازين مباحث فلسفة اخلاق را ميتوان در نزد متكلمان ملاحظه كرد. در حوزة فلسفه نيز، در مبحث عقل عملي ميتوان شاهد نظرياتي دربارة فلسفة اخلاق بود. متفكرين بسياري دربارة فلسفة اخلاق، نظرياتي را ارائه دادهاند. اما در دوران معاصر ايران، نخستين آراي فلسفي جديد دربارة فلسفة اخلاق را بايد در آثار تقي اراني و محمدعلي فروغي جستوجو كرد. كتاب حاضر دربارة انديشههاي فلسفي برخي از متفكران معاصر ايران همچون علامه محمدحسين طباطبايي، محمدتقي جعفري، عبدالكريم سروش، مهدي حائري يزدي، مرتضي مطهري، مصباح يزدي، رضاداوري اردكاني، عبدالله جوادي آملي و... دربارة مباحث فلسفة اخلاق است. كتاب با مقدمهاي كلي بر فلسفة اخلاق در يونان به عنوان خاستگاه چنين مباحثي آغاز شده است. همچنين از آنجا كه بخشي از موج جديد فلسفة اخلاق در ايران مربوط به ورود ماركسيسم در ايران است. نگارنده فلسفة اخلاق ماركسيستي از نوع ايراني و برخي در آثار در اين حوزه را نيز، نقد و بررسي كرده است.