ناسيوناليسم خصيصهاي «اتفاقي» دارد. ملتها، از پيش تعيينشده نيستند، بلكه توسط دولتها و ناسيوناليستها به وجود ميآيند. افراد اغلب مجبورند، در ميان چند نوع ناسيوناليسم رقيب دست به انتخاب بزنند. با اين حال ناسيوناليسم در بعضي از شكلهاي خود، سرنوشت مختوم جهان مدرن بوده و داراي ريشههايي ژرف در جهان مدرن است. از سوي ديگر، اين ريشهها همهگير نبوده و ناسيوناليسم جزئي از سرنوشت همه ابناي بشر نيست. برخي از جوامع انساني، احتمالا گريزي از ناسيوناليسم ندارند، ولي در برخي ديگر از جوامع، بروز آن چندان محتمل نيست. نگارنده در كتاب حاضر به تفكيك جوامع مستعد ناسيوناليسم از جوامع مقاوم در برابر آن پرداخته است. در واقع اين كتاب، بيانگر آخرين نظريات و تحليلهاي نگارنده ـ ارنست گلنر ـ دربارة ناسيوناليسم است كه نظرية «نواحي» و نظرية «مراحل تاريخي» وي را دربرميگيرد و جايگاه نظريات او را در بحثهاي رايج دربارة ناسيوناليسم، در ميان نوگرايان و آغازگرايان مشخص ميكند.