عالم پررمز و راز هنر معماري اسلامي، در دويست سال گذشته، توجهات و تتبعات وسيع مستشرقان و اسلامشناسان غرب و شرق را برانگيخته است؛ تحقيقاتي كه گاه به كشف مباني حكمي و رازورانة اين هنر، و گاه به نفي هويت هنري اين دين انجاميده است. بنابراين، ضرورت بازنگري عميق و تاملي دقيق در متن مصداقها و مباني هنر اسلامي را ايجاب ميكند؛ از اين رو نگارنده در كتاب حاضر، در دو دفتر به مباني عرفاني هنر و معماري اسلامي پرداخته است. دفتر اول اين كتاب، در بحثي حكمي، به بررسي و بيان اصل وحدت وجود و حدت شهود در اديان و حكم اختصاص دارد؛ ادياني چون مسيحيت، هندوئيزم و اسلام، و حكمي چون حكمت يوناني و حكمت اسلامي. اين بحث تا به آنجا پيش ميرود كه به اصل تجلي، يعني سريان نور وجود، در مراتب حضور و ظهور رسد و از تجلي به مراتب و از مراتب به خيال و از خيال به تصوير آن در گسترة هنر اسلامي (قوس نزول) و از آن به رمزگشايي عالمي كه اين هنر راوي آن است، (قوس صعود). دفتر دوم، شرح آراي حكيمان مسلمان در وصف و ذكر عالم خيال و سپس جلوههاي نور و قدر (هندسه و رياضيات قدسي) در هنر و معماري اسلامي است. در واقع، به گفتة نگارنده: «دفتر اول شرح مباني است و دفتر دوم تطبيق اين مباني بر مصاديق؛ همان كه سنتگراياني چون نصر و شوآل و بوركهارت و گنون بر سر آن از سوي كساني چون نجيب اوغلو و تري آلن مورد انتقادند».