در هنر مفهومي، ايدههاي هنرمند بر مواد و مصالح و همچنين بر فرمها غلبه پيدا ميكند و اثر هنري ميتواند با هر ماده و هر فرمي پديد آيد؛ مشروط به اينكه ايدهي خلاقانهاي را نسبت با انسان و تأملات انساني فراهمآورد. اين نوشتار در پي تبيين زمينههاي فكري و اجتماعي بروز هنر مفهومي است و در اين راستا ابتدا به معرفي هنر مفهومي و پيشينهي پژوهشي آن پرداخته و سپس جايگاه آن را در هنر مدرن بررسي مينمايد.