يكي از مباحث جالب در روانشناسي كه با زندگي روزمره ارتباط مستقيم دارد، انگيزش و هيجان است. زيرا همه در فكر آن هستند كه چگونه خود و ديگران را بر انجام دادن كاري يا انجام ندادن آن، باانگيزه كنند. بررسي انگيزش به فرايندهايي مربوط ميشود كه به رفتار، انرژي و جهت ميدهند. انرژي حاكي از آن است كه رفتار نيرو دارد و جهت، حاكي از آن است كه رفتار، هدف دارد. فرآيندهايي كه رفتار را نيرومند و هدايت ميكنند، از نيروهاي درون فرد و محيط ناشي ميشوند. انگيزهها، تجربيات دروني، مانند نيازها، شناختها و هيجانها هستند كه گرايشهاي نزديكي و دوري فرد را نيرومند ميسازند و رويدادهاي بيروني، مشوقهاي محيطي هستند كه فرد را براي پرداختن يا نپرداختن به عملي خاص، جذب يا دفع ميكنند. همچنين هيجانها به صورت پديدههاي ذهني، زيستي، هدفمند و اجتماعي وجود دارند، اما تعريفي دقيق براي آنها نيست كه تمام اين جنبهها را شامل شود. هيجانها به دو صورت با انگيزش ارتباط دارند: نخست آن كه هيجان يك انگيزه است، و دوم اين كه هيجان به عنوان يك سيستم «نمايش» عمل ميكند تا نشان دهد سازگاري فرد چقدر خوب يا بد پيش ميرود. كتاب حاضر حاوي 4 بخش شامل نيازها، شناختها، هيجانها و تفاوتهاي فردي است كه در آن بيشتر به انگيزش و هيجان پرداخته شده است. از ديگر مباحث كتاب عبارتاند از: انگيزش از ديدگاه تاريخي و امروزي؛ نيازهاي روانشناختي؛ انگيزش دروني و انواع انگيزش بيروني؛ ابعاد هيجان؛ و ويژگيهاي شخصيت.