در طول فرآيند دردناك طلاق، بچهها اغلب وحشتزدهتر و آشفتهتر از آن هستند كه مسائلي را از والدينشان بپرسند كه واقعا نياز دارند، بدانند. اگر والدين سعي كنند طلاق را به گونهاي جلوه دهند كه گويي مشكل كوچكي است يا تاثير عاطفي چنداني ندارد، در واقع ارزش زندگي خانوادگي خود را كه تا آن روز با يكديگر داشتهاند زير سوال ميبرند. همچنين اين كار توهيني به توانايي و شهامت كودك در درك اهميت اين اتفاق است. در فرآيند طلاق اگر والدين و بچهها نتوانند درست با يكديگر ارتباط برقرار كنند، زيانهاي عاطفي بسياري متحمل خواهند شد. بچهها در تلاش براي نجات از جنبههاي گيجكننده، ترسناك و دردناك طلاق، سوالهاي آشكار و پنهاني از خودشان ميپرسند. كتاب حاضر به بررسي اين سئوالها ميپردازد. به اعتقاد نگارنده با خواندن اين كتاب، دانش، مهارت و كلمات و در يك كلام، ابزار گفتوگويي شفاف در مورد طلاق با كودكتان و ادامه دادن آن را پيدا خواهيد كرد.