تفكر سيستمي يعني توانايی ديدن جهان به صورت يك سيستم كلي و پيچيده كه اجزاي آن در ارتباط با هم هستند. يادگيري سيستمهاي پيچيده، به ويژه زماني كه داخل اين سيستمها زندگي ميكنيم، دشوار است. همانطور كه در خطوط هوايي از پروازهاي شبيهسازيشده براي آموزش خلبان استفاده ميشود. نگارنده در اين كتاب زندگي در سازمان را شبيهسازي كرده است. در اين شيوه، مدلهاي ذهني استخراج و به نمايش گذاشته ميشود تا ماهيت مسائل را بشناسيم. با شبيهسازي، براي آزمون و سپس بهبود مدلهاي ذهنيمان ميتوانيم فرآيندهاي كار گروهي را بهبود بخشيم و براي افراد و تيمها شرايطي فراهم سازيم تا بتوانند بر امور روزمره غلبه كنند. نگارنده، كتاب حاضر را در قالب يك نمايشنامه با نثري شعرگونه بيان كرده است تا مفهوم بينايي سيستمي به روشني مشخص شود. محوريترين موضوع اين نمايشنامه آشكار كردن آن چيزي است كه از نظر پنهان ميماند و ما را دچار نابينايي يا همان كوري سيستمي ميكند. غلبه بر كوري سيستمي، آزمايشگاه قدرت و كارگاه سازماني دريچههاي من به سيستمها؛ ديدن تصوير بزرگ، ديدن الگوهاي ارتباطي؛ و ديدن الگوهاي فرآيندي از جمله مباحث كتاب است.