«مرگ در ايران» نه تنها سفرنامهاي دربارة اوضاع ايران دوران رضاشاه، بلكه داستاني دربارة «غربت» آدمي است. در حقيقت، اين متن يك سفرنامة «باطني» است و خواننده را با سير و سلوك زني «غريب» و در جستوجوي خويشتن آشنا ميكند. بايد افزود كه اين اثر به لحاظي ميراث ادبي اروپا (از ادگار آلنپو تا موسه و داستايوسكي)، انديشة فلسفي و عرفاني آلمان (بوهمه، تواليس، نيچه)، نوشتههاي هرمسي و حكايات گنوستيك يا اشراقي («غربت غريبه» سهروردي) را به شكلي مدرن تداوم ميبخشد. بار «عرفاني» داستان جذابيتي به كتاب داده است و خواننده در پس اين روايت عاشقانه نالة دل انسان غربتزدة معاصر را ميشنود. نويسندة كتاب «مرگ در ايران»، «آن ماري شوار تسنباخ» (42-1908 ميلادي)، طي زندگي پرتلاطم و كوتاه خود در عرصههاي جهانگردي، روزنامهنگاري، عكاسي، باستانشناسي و داستاننويسي حضور فعالي داشت و توجه معاصران را جلب كرد.