هنر تئاتر قدمتي ديرينه دارد، يونانيان كه مردماني بسيار خلاق بودند اين هنر مردمي را در سدة ششم پيش از ميلاد ابداع كردند. در آغاز سدة ششم پيش از ميلاد، روميان كه مردماني اهل عمل بودند، نمايشنامهها، شخصيتها و صحنهپردازيهاي يونان را با نيازهاي خود سازگار كردند. نمايشنامهنويسان و تهيهكنندگان يونان و روم باستان تقريبا همة عرف و آيين و تمرينهاي مربوط به نمايش را پايهريزي كردند كه تا امروز نيز از آنها پيروي ميشود. نويسنده در كتاب حاضر، اذعان ميدارد كه همة ما مفاهيم مربوط به هنر تئاتر، چون تراژدي، كمدي، دلقكبازي، قطعههاي موزيكال و نيز مفاهيم بازيگري، كارگرداني، لباسهاي ويژة بازيگري، صحنهپردازي، صحنههاي متحرك و حتي جوايز بازيگري و بليت تئاتر ريشه در يونان و روم دارند. به زعم نگارنده، در نزد اين مردم باستاني، مخصوص يونانيان، تئاتر تنها نوعي تفنن به شمار نميرفت، از آنجا كه نمايشنامهنويسان و بازيگران، احساسات، عواطف و تجربيات خود بنيادي انسان، همان عناصر بيان شده در شعر را مجسم ميكردند، تئاتر گونهاي شعر تلقي ميشد. در واقع تئاتر نيز، با به نمايش درآوردن سخن شاعران در برابر تماشاگران، از طبيعت يا از زندگي تقليد ميكند.