در اغلب قصههاي قرآن زن نقش عمدهاي دارد. در برخي حوادث، زن به وجود آورندة ماجرا و در برخي ديگر قهرمان ماجراست. به زعم نگارنده، در اين داستانها كه بيشتر دربارة پيغمبران گذشته است. نمونههاي مختلف زن را ميتوان يافت. در كنار «رحمه»، زن ايوب، كه قهرمان گذشت و فداكاري است، زن لوط كه مظهر فساد و تباهي است قرار دارد. در مقابل مريم كه مظهر تقوا و پاكي و پارسايي است. زن پوتيفار كه مظهر عشق و شهوت و بيپروايي است رخ مينماياند. برخي از اين سيماها در صفحة حوادث، تمامرخ به جلوه درميآيند، بعضي فقط نيمرخ تاريكي از آنها ديده ميشود و بعضي نيز از پشت صفحه ميگذرند و ساية بيدوام و زودگذر خود را بر صحنه ميافكنند. كتاب حاضر به ترسيم سيماي زن در قرآن بر اساس پارهاي از تفاسير نظير تفسير ابوالفتوح رازي، قصصالنبياء و تاريخ طبري اختصاص دارد.