«گيلگمش»، حماسهاي است بابلي، كه در هزارههاي پيش از ميلاد مسيح در تمام شرق نزديك معروف بوده و چنين نام داشته است: «كسي كه همهچيز را ديده است». حماسه مجموعهاي از داستانهايي است كه اگرچه پيوستگي كاملي با يكديگر ندارند، آنها را در يكجا جمع كردهاند. در اين حماسه، كه پهلوان اول آن گيلگمش است، نوعي بدبيني عميق نهفته است و موضوع آن مسالة زندگي جاوداني است. اما سرانجام حماسه اين است و هيچ انساني را به زندگاني جاوداني دسترس، نيست. حتي اگر به زورمندي و پهلوانی گيلگمش باشد. اين حماسه نخستين حماسة بزرگ تاريخ دربارة پهلواني است كه دو سوم او خدا و يك سومش انسان است. نوشتار حاضر به ترجمة حماسة گيلگمش از متن آلماني به فارسي اختصاص دارد.