در ميان عوامل اثرگذار بر سلامت رواني انسانها، خانواده نقش بسيار مهمي دارد. بسياري از نابهنجاريهاي رواني و رفتارهاي انسانها ريشه در خانواده دارد و در عين حال بسياري از پيشرفتهاي بشر نيز از خانواده نشات ميگيرد. ازدواج، هستهي اصلي خانواده را تشكيل ميدهد. امروزه درمان خانواده و زوج از متداولترين ديدگاههاي درماني در حوزهي مشاوره و رواندرماني است. بر اين اساس نويسنده كتاب را در 6 بخش فراهم آورده است. در بخش اول به مفاهيم اساسي زوج و خانواده پرداخته است. زوجهاي سالم، خانوادههاي سالم را شكل ميدهند و خانوادههاي سالم جامعهاي سالم را تشكيل ميدهند. گرچه ممكن است زوجها مراحل قابل پيشبيني را براي ايجاد رابطه درنظر داشته باشند، با اين حال وقايع اجتماعي و مشكلات مختلف آنها را تحت تاثير قرار ميدهند. استرسهاي ناشي از مشكلات اقتصادي، زايمان در سنين بالا، فرصتهاي شغلي براي خانمها، انجمنهاي زنان و... همگي چگونگي ازدواج را تحت تاثير قرار داده است. در فصل دوم وظايف روانشناختي زوج در مراحل تكامل مطرح شده است. نياز و تمايل به ارتباط و تعامل با همنوعان، نيازي قدرتمندو جهانشمول در ميان انسانهاست. در صورتي كه انسانها قادر نباشند ارتباطي معنادار با ديگران برقرار كنند، احساس تنهايي، ناراحتي و افسردگي در آنها ايجاد خواهد شد. در فصل سوم: مسائل ارتباطي و مسائل جنسي زوجها مطرح گرديده است. تاثير شيوهي زندگي زوجهاي شاغل، بر كيفيت زندگي، روابط زناشويي و رضايت از زندگي خانوادگي و بالاخره بر هويت زن و شوهر موضوع فصل چهارم است. در فصل پنجم به رضايت زناشويي و عوامل موثر بر آن اشاره شده كه از آن جمله است: سن، تحصيلات، فرزندان و طول مدت ازدواج. فصل ششم نيز مروري كوتاه بر نظريههاي زوجدرماني و خانوادهدرماني است.