به عقيدة نگارنده تنها يك نظريه نميتواند دربرگيرندة همة سطوح تجربههاي انسان باشد. علاوه بر اين، پيروي از الگوهاي خاص در مشاوره و رواندرماني ميتواند به عنوان گزينههاي درماني محدود قلمداد شود. مداخلهها بايستي در بافت فرهنگ، قوميت، منابع بين فردي و حمايتهاي نظاممند بررسي شود. بنابراين ممكن نيست نظريهاي واحد و فنون وابسته به آن، با وجود گسترة وسيعي از ويژگيهاي مراجعان، منابع غلبه بر مسائل، و مهارتهاي بين فردي و درونفردي، داراي تاثيري مساوي و فراگير باشد. از اين رو وي در كتاب حاضر به طرح نظريهها و فنون مشاوره و رواندرماني با هدف موثر شدن عملكرد درونفردي و بين فردي افراد پردخته است. فنون تلفيقي براي درمان گروهي؛ فنون كلاسيك گشتالت؛ فنون بياني؛ فنون شخصمحوري و رويكردهاي دوران تعليمي مشاوره؛ فنون وساطت و حل تعارض؛ فنون روانپويشي؛ و فنون تلفيقي براي كار با نظامهاي خانوادگي و رشد خانواده، پارهاي از فنون بررسي شده در كتاب است.