دو نمايشنامة «گفتوگوي ناتمام» و «مصاحبه در بوئنوس آيرس» به توصيف وقايع شيلي در اوايل دهة 1970 يعني زمان رياست جمهوري «سالوادور آلنده» و كودتاي نظامي «پينوشه» عليه او اختصاص دارند. «چيچكوف» در «گفتوگوي ناتمام» با استفاده از شخصيتهاي واقعي، مانند «آلنده»، «چهگوارا»، «پينوشه» و... روايت تقريبا مستندي را از روند به قدرت رسيدن آلنده در شيلي و سپس اجراي كودتاي نظامي عليه او عرضه و بحثهايي را در زمينة راههاي مختلف مبارزه و تلاش براي دستيابي به عدالت اجتماعي مطرح ميكند. اما «باراويك» در نمايشنامة «مصاحبه در بوئنوس آيرس» صرفا از شخصيتها و ماجراهاي غيرمستند و تخيلي استفاده ميكند. وي ضمن نمايش فضاي فاجعهبار شيلي در آن زمان، نقش لايههاي مختلف جامعه را در رخدادهاي سرنوشتساز كشور عيان ميسازد و نشان ميدهد كه هيچ فرد يا گروهي نميتواند خود را در قبال اين رخدادها مسئول نداند.