بلاغت را به رسايی و تاثيرگذاري تعريف ميكنند. بديع، معاني و بيان سه دانش هستند كه باعث بلاغت يك اثر ميگردند و بدون اين دانشها و بدون توجه به موضوع آنها، ادب عالي آفريده نميشود. علم بديع آفريننده موسيقي لفظي و معنايي كلام است؛ موضوع علم بيان، تصوير و ايماژ است؛ و علم معاني درخصوص جمله و معاني ثانوي آن بحث ميكند. به طور كلي از دورة تاليف آثار جاحظ و صاحبان كتابهايي چون مجاز القرآنها چند گروه به پرورش علوم بلاغي با نگاه به قرآن و بلاغت آن پرداختند. دستهاي فلاسفه بودند كه اقدام به ترجمة فن شعر ارسطو كردند. دستهاي لغتشناسان بودند كه از ميان آنها كتابهاي ابن قتيبه به اشكال مختلف به خصوص «الشعر و الشعرا» و «مقدمه الشعر و الشعراي» او بيبديل است. دستهاي ديگر متكلمين بودند و سرانجام ادبا كه با تحقيق و تلاش در ايجاد پروردگي و بالندگي علوم و دانشهاي بلاغي، خدمت شايسته و قابل توجهي كردند. كتاب حاضر مختصري در علم بلاغت و تاريخ آن است كه به وسيلة دكتر «مازن مبارك» ـ استاد دانشگاه ادبيات دمشق ـ نوشته شده است. او با نگاهي به بلاغت عرب و با شيوة ايجاز، مباحث بلاغي را مطرح و به ترتيب تاريخي، آثار پديدآمده در حوزة علوم بلاغي (بديع، معاني و بيان) را ارزيابي ميكند.