به عقيدة «جرميا آبرام» كودك درون حملكنندة داستانهاي شخصي افراد و وسيلهاي است كه با آن خاطرات مربوط به كودكي حقيقي و كودكي ايدهآل را از دوران گذشته به ياد ميآورند. كودك درون ويژگي نسبتا زندة درون افراد و روحي است كه در طول چرخة زندگي تجربيات خوب و بد آنها را حمل ميكند. رشد انسان از كودكي به بزرگسالي طي مراحلي صورت ميگيرد و در هر مرحله فرد بايد در كارهاي خاصي مهارت كسب كند تا بتواند با موفقيت به مرحلة بعد قدم بگذارد. عدم كسب مهارت باعث شكلگيري رفتارهاي نادرست و پاسخهاي نامناسب مانند ترس از صميميت، ناتواني در نه گفتن، احساس گناه و شرمندگي و اين امر به كودكاني نسبت داده ميشود كه در درون افراد زندگي ميكنند و سنين مختلفي دارند. زيرا در دوران كودكي، آنها آموخته شدهاند. به همين دليل براي درمان اين رفتارها بايد به بررسي دوران كودكي پرداخته شود. نگارنده ضمن بيان تعريفي از كودك درون و چگونگي شفاي آن، نحوة رفتار با كودك درون در سنين مختلف را بيان كرده است. طبقهبندي اين سنين عبارتاند از: از تولد تا 18ماهگي (نوزاد درون)؛ 18 ماهگي تا سه سالگي (كودك نوپاي درون)؛ سه تا ششسالگي (كودك خردسال درون)؛ شش تا 12سالگي (كودك مدرسهاي)؛ و 12 تا 15 سالگي (نوجوان درون).