نگارنده در كتاب حاضر، نگاهي منتقدانه به درك و فهم مردم و دولتمردان آمريكايي از صهيونيزم و فلسطين از زمان اعلامية فوري در سال 1917 تا تاسيس دولت اسرائيل در سال 1948 دارد. به باور وي، صهيونيسم بر آن است تا فلسطين را به كشوري يهودينشين مبدل كند و براي اين منظور از ارتباط مذهبي و انجيلي غربيان با فلسطين سوء استفاده ميكند. نگارنده معتقد است كه اين جهتگيري باعث ميشود مردم امريكا، صهيونيسم را به چشم «امپرياليستي خيرخواهانه» نگاه كنند كه تمدن و آباداني را به فلسطين عقبمانده ارزاني كرده است. وي در كتاب با بررسي تنش روزافزون ميان دو طرف درگير در فلسطين توضيح ميدهد كه چطور صهيونيسم به مثابة يك گروه قدرتمند ذينفوذ و مصمم، توانست سياست خارجي آمريكا را به سود خود شكل دهد.