سخن گفتن در باب زندگي، مصداق كامل و عيني سخت و آسان است كه در زبان پيشينيان با عبارت سهل و ممتنع بيان شده است. به تصريح كتاب، پيشينيان آن اندازه كه در خصوص مسائل ديگر سخن گفته يا نوشتهاند، در باب زندگي سخني به ميان نياوردهاند. اين مساله ميتواند عوامل متعددي داشته باشد. يكي از دلايل شايد عدم حاجت به طرح مساله باشد. چه بسا پيشينيان نيازي به طرح اين مقوله نميديدهاند، از آن رو كه زندگي را زندگي ميكردند و ميزيستند و بس و اين خود كافي است. اما درنگي كوتاه و گذرا در سطوح روبنايي و زيربنايي زندگيهاي بسيار به وضوح نشان از اين دارد كه چگونه صاحبان انديشه در فرصتهاي كوچك و بزرگ، همواره اين سئوال را مطرح كردهاند كه زندگي چيست و نتيجه و غايت زندگي، انسان و جهان چه چيزي ميتواند باشد؟ كتاب حاضر حاوي مقالاتي است كه از صاحبنظران مختلف در خصوص زندگي كه به همراه خلاصهاي از زندگي هريك از آنان فراهم آمده است.