آنچه تحت عنوان جامعهنشاسي دين شناخته و در زمرة ادبيات انحصاري آن پذيرفته شده است، چيزي نيست جز بحثهايي در اطراف چهار محور اصلي «موضوعشناسي»، «روششناسي»، «نظريهپردازي» و «بررسي مسائل ناشي از مواجهات ميان دين و جامعه». تاملات جامعهشناسي دين در اطراف موضوع خويش، آن را به جانب بحثهاي مطرح دربارة «منشا دين و ريشة دينداري» ميكشاند و به سوي مجادلات از پيش موجود بر سر «تعريف دين» جلب ميكند. جامعهشناسي و روششناسي و مرور تفصيلي بر ادبيات نظري جامعهشناسان دربارة دين، آمادگي آن را پيدا ميكند تا به دل «مسائل» برخاسته از تعامل ميان دين و جامعه در سطح ساختاري، نهادي، گروهها و كنشگران اجتماعي بزند. كتاب حاضر در چهار فصل به تبيين جامعهشناسي دين اختصاص يافته است. نگارنده در فصل نخست با عنوان «جامعهشناسي دين» به پيشفرضها، علوم دينپژوهي، و جامعهشناسان دين و در فصل دوم به منشا دين و ريشة دينداري پرداخته است. در فصل سوم به مباحثي چون تعريف دين در حوزههاي دينپژوهي، دين و مترادفات مفهومي، دين و مبادي تعريف، رهيافتهاي نظري و تعريف دين و در بخش پاياني نيز به مسائل تعريف دين، گونهشناسي تعاريف دين، و تعريف مختار دين اشاره كرده است.