كتاب حاضر در سال 1875 منتشر شد و يكي از جالبترين آثار «رولا» ـ نويسندة برجستة قرن نوزدهم فرانسه ـ است. ماجراي اين داستان در شهري به نام «پلاسان» ميگذرد و نمايشگر رقابتهاي سياسي همراه با انواع سالوسيها و توطئههاي شرارتآميزي است كه در مقطعي از دوران امپراتوري ناپلئون سوم جريان دارد، و حتي در شهري كوچك چون پلاسان نيز تاثير ميگذارد.كار عمدة زولا، آفرينش خانداني فرضي بود كه اعضاي آن در طي آن قرن مدعي آزادي و حقيقت، برخوردار از تحولات انقلاب صنعتي، براي نيل هرچه زودتر و بيشتر به ثروت و تجملات، از بيراهه رفتن ابايي نداشتند. اين خانواده به دو شاخة مشروع و نامشروع تقسيم ميشدند و شخصيتها و عملكردهاي اعضاي شاخة مشروع، معمولا قابل دفاع و معقول و شخصيتها و عملكردهاي اعضاي شاخة نامشروع، معمولا نمايانگر شرارت و پليدي است.