دوران حكومت مغول (ايلخاني و ايلكاني) در ايران، دوران تغييرات چشمگيري براي تصوف بوده است. تعيين كامل سلسلهها، گوناگوني طريقتها، تنوع انديشهها، برداشتهاي گوناگون از مباني تصوف، رشد ادبيات صوفيانه، تاليف كتابهاي متعدد درباره تصوف نظري و مراحل سير و سلوك عرفاني، در كنار مناسبات سران صوفيه با ارباب سياست، حكايت از تحولي عظيم در تصوف ايراني داشت. نگارنده در كتاب حاضر، با رويكرد تاريخي، سير تصوف در آذربايجان و رونق و اهميت آن را در دروة مغول بررسي ميكند. وي نخست ضمن بيان كلياتي دربارة جغرافياي تاريخي آذربايجان و تاريخ سياسي آن تا حملة مغول و ميراث فكري و زبان مردم آذربايجان و پيشينة تصوف آن قبل از سلطة مغول به بررسي اوضاع سياسي، اجتماعي و فرهنگي آذربايجان عصر ايلخاني ميپردازد. سپس به ويژگيهاي تصوف در آذربايجان، از سلطة مغول تا سقوط ايلكانيان، را بررسي و در ادامه عملكرد اجتماعي و فرهنگي متصوفه در دورة مغول را ارزيابي ميكند.