تجربه و آرمان زن ايراني با تجربه و آرمانهاي زن غربي متفاوت است. از اين رو، راهحلهاي آنها نيز، با نيازها و روحيات زن ايراني مسلمان ناسازگار است. به نظر ميرسد كه زن ايراني بيشتر از آن كه در پي فرصتها و مسئوليتهاي مردانه باشد، در پي كسب استقلال هويتي و بهرهمندي از امتياز فعاليتهاي اجتماعي از جمله رشد شخصيت، اقتدار و... است. زنان ايراني رفتهرفته در سطوح وسيع به تامل دربارة موقعيتها و هويتهاي اجتماعي ـ سنتي خود پرداختهاند و قدم به مرحلة بلوغ اجتماعي ميگذارند. چنين آگاهي و بلوغ و مشاركت هم براي خود آنها و هم براي جامعه ميتواند ثمرات ارزشمندي داشته باشد. نگارنده در اين كتاب نخست مسائل هويتي زنان در ايران را مطرح و سپس نظريههاي مرتبط با هويت را بيان نموده است. آنگاه به نقد و بررسي مكتب فمنيسم پرداخته و نگاه اين مكتب را دربارة هويت اجتماعي زنان تشريح كرده است. در پايان نيز هويت اجتماعي زن ايراني را مورد مطالعة «ميداني» قرار داده و يافتههاي اين مطالعه را به مخاطب عرضه كرده است.