اگر بخواهيم از پنجرهاي كه «يونگ» رو به شناخت انسان باز كرد به خود و ديگران بنگريم، بايد بدانيم كه هيچ شخصي به طور مطلق، زن يا مرد نيست. آنيما و آنيموس، همان چيزي است كه در مكاتب شرقي از آن به عنوان كالبد مونث و مذكر ياد ميشود. آنيما، خصوصيات زنانه چون انفعال و فداكاري، و آنيموس خلق و خوي مردانه چون رقابت و جاهطلبي است كه در زن و مرد وجود دارد. در يك ارتباط، زن ميتواند آينة تمامنما از مونث درون مرد باشد و برعكس. زن و مرد در كنار هم هستند تا بازتاب ضعف و قدرت يكديگر باشند و روحشان را به تعادل و تكامل برسانند. نويسندة كتاب حاضر از شاگردان يونگ است و در كتاب سعي در شناخت زواياي پنهان و آشكار روان آدمي فراتر از جنسيت و باورهاي عام، بر پاية روانشناسي يونگ، دارد. سفرهاي متعدد يونگ به آسيا و آشنايي با عرفان شرقي، افكار او را از ساير روانشناسان مجزا ميكند. از جمله مباحث كتاب ميتوان به نيمة مذكر دوست يا دشمن، پلهاي ارتباطي، مفهوم عشق، و شناخت زن و تصاوير روح وي اشاره كرد.