دستيابي به منابع و بهرهوري از آنها، به نفع خود، همواره علت اصلي ايجاد فساد بوده است. مجازات راهكاري براي فسادزدايي و حفظ حقوق مردم است. از آنجا كه انسان به طور فطري به زندگي جمعي نيازمند است، نياز به تامين امنيت و حفظ منابع اين جمع نيز برخاسته از سرشت اوست. در واقع مجازات، به منظور بازگرداندن تعادل به جامعه صورت ميگيرد، هر چند كه باعث تحميل برخي از قوانين بر ديگران ميشود و بايد و نبايدهايي به همراه دارد و چون هدف آن اصلاح جامعه است، مورد قبول انسان واقع ميشود. البته شايان توجه است كه انسان در تمام طول تاريخ از راهنماييهاي پيامبران خدا برخوردار بوده و براي تعيين مجازات همواره تحت تاثير فرامين الهي و آموزههاي ديني قرار گرفته است. در كتاب حاضر، سير مجازات در اديان زرتشتي، يهود، مسيحي، و اسلام بررسي شده است. بخشي از كتاب نيز به بررسي قوانين مجازات بعضي از كشورها براي مجرمان سياسي اختصاص دارد.