كتاب حاضر مشتمل بر تاملات فلسفي نگارنده در دو حوزة دين و اخلاق، طي ساليان اخير است وي در نخستين مقالة كتاب تحت عنوان «كانت، ويتگنشتاين متقدم و نقد اخلاق تجربي» به بحث از اخلاق در فلسفة كانت و ويتگنشتاين ميپردازد و ربط و نسبت ميان اين دو را ميكاود. مدعاي اصلي مقاله اين است كه اگرچه هم كانت و هم ويتگنشتاين متقدم به نقد اخلاق تجربي و مشخصا نتيجهگرايي همت گماردهاند و هر دو، جهان پيرامون را عاري از ارزشهاي اخلاقي ميدانند، اما مبدا عزيمت كانت معرفتشناسانه است، در حالي كه ورود ويتگنشتاين به بحث دلالتشناسانه است. نيز اخلاق كانتي اخلاقي شناختگراست، حال آن كه اخلاق ويتگنشتاين غير شناختگراست. عنوان مقالات ديگر عبارت است از: «اتانازي داوطلبانة غيرفعال» از منظر اخلاق راس، مباني اخلاق دموكراسي، اندر باب اخلاق و سياست، عرفان و روشنفكري ديني، نوميناليسم وجودشناختي و فلسفة تحليلي، پوپر و سنت فلسفة تحليلي و....