روي سخن قرآن با انسان است؛ انساني كه دل، عقل و جسم دارد و در جامعه زندگي ميكند. بر اين اساس در قرآن هم استدلال عقلي هست، هم سخناني كه دل را برانگيزد و هم پاسخهاي مناسبي به مقتضيات جسم و جان و فرد و اجتماع. قرآن نه درخواستهاي تن و جان را منكر است، نه آنچه را اجتماعي بودن انسان ايجاب مينمايد رد كرده است. قرآن ميپذيرد كه موجود جسماني و اجتماعي چه مطالباتي دارد و همانها را آنگونه كه با فطرت سازگار باشد پاسخهاي مساعد داد، و رهبانيت را كه ضداجتماعي است و واقعبين نيست، بدعت ناميده و نفي كرده است و نيز توصيه فرموده است كه نصيب خود را از دنيا فراموش نكنيم. كتاب حاضر دربارة قرآن از جمله خطابات قرآني، زبان قرآن، تفسير علمي قرآن، واژههاي دخيل در قرآن و... به نگارش درآمده است. بخش ديگر تلخيص از ترجمههايي در شان نزول آيات همچنين نقد و معرفي كتابهايي دربارة قرآن و آغاز اسلام است.