بررسي «علل و عوامل» پيروزي «انقلاب اسلامي» ايران و آثار آن است. نويسنده، با قرار دادن دو قدرت متعارض در مقابل يكديگر، يكي قدرت سياسي نظام شاهنشاهي و ديگري قدرت اجتماعي شكلگرفته از درون جامعه، به عناصر سه گانه مشاركت «مردمي»، «رهبري امام خميني» (ره) و برخورداري از ايدئولوژي اسلامي پرداخته و به چگونگي شكست قدرت سياسي در برابر قدرت اجتماعي پرداخته است. وي، سير تحولات انقلاب اسلامي را در دو دهه يكي مربوط به حيات امام خميني و ديگري پس از وفات ايشان در سطوح ملي، منطقهاي و جهاني بررسي كرده است، و با مقايسه «انقلاب اسلامي» با انقلاب كبير فرانسه و انقلاب روسيه به برجستگيهاي انقلاب اسلامي پرداخته و در پايان، آسيبها و آفات انقلاب را مورد بررسي قرار داده است.