نگارنده در كتاب حاضر، به تفسير نوشتهها و گفتههاي پل قديس (پولس رسول) كه در قرن اول ميلادي ميزيسته، پرداخته است. به اعتقاد وي، پل نه آن روحاني مقدسي است كه روايت مسيحي ساخته و پرداخته، و نه آن كشيش كينهتوزي است كه فيلسوفاني چون نيچه ناسزايش گفتهاند، بلكه متفكري انقلابي و نوآور است كه با پايهگذاري مسيحيت بر پاية «رخداد» رستاخيز مسيحي، حقيقت و فاعليت (سوبژكتيو) را به هم آميخته كه هنوز هم براي هر «پيكار» سياسي موضوعيت دارد. در واقع پل سيماي نويني از «سوژه» ترسيم ميكند: «به دوش كشندة حقيقتی كه غل و زنجير «قانون ـ شرع» يهودی و «عقل ـ نطق» يونانی را به يك ضربه ميگسلاند». مباحث كتاب عبارت است از: پل كيست؟، نظرية گفتارها، دوپارگي سوژه، پادديالكتيك مرگ و رستاخيز، عشق به مثابة قدرت كلي، اميد و...