مورخان، پژوهشهاي خويش را با گزينش موضوع مورد علاقة خود و طرح پرسشهايی دربارة آن آغاز ميكنند. براي پاسخ دادن به اين پرسشها، آنان شواهدي را جستوجو ميكنند تا شايد يافتن چنان پاسخهايي ياريبخش باشد. سپس، شواهد گردآوري شده را با توسل به نوعي قوة تخيل دانشمندانه تفسير ميكنند؛ تخيلي كه محصول دانش عمومي آنان دربارة ماهيت انسان و فرآيندهای اجتماعي و تجربة خاص آنان در حوزة مطالعاتشان است. اكثر فرضيههاي جالب در تاريخ، محصول اينگونه تصور و بصيرت است. نگارنده در كتاب حاضر بيان ميكند كه چگونه ميتوان توصيفها، تفسيرها و تبيينهاي مورخان را به صورت عقلاني سنجيده و ارزيابي كرد. همچنين وي استدلال ميكند كه مورخان تا جايي كه ميتوانند تصوير منصفانهاي از گذشته ترسيم ميكنند. برخي موضوعات كتاب عبارت است از: امكان شناخت تاريخي، معاني متون، كنشها و رويدادها، توجيه توصيفهاي معطوف به گذشته، علل كنشهاي انساني، انواع روايت تاريخي و...